چگونه با رشته انسانی به موفقیت برسیم؟
یکی از دغدغههای بزرگ هر فردی در زندگی این است که چه کند و چه بخواند که در آینده رفته، آرامش و آسایش بیشتری داشته باشد و بتواند زندگی خود، همسر و فرزندانش را تأمین کند. اما بزرگترین چالش زندگی هر فرد، انتخاب رشته تحصیلی است و البته بزرگترین درگیری ذهنی شخص هم این است که نمیداند کدام رشته را انتخاب کند. این تعلل پیش آمده در انتخاب و تصمیم گیری افراد بر سر دوراهی علاقه و موقعیت اجتماعی است. نظر شما چیست؟ چگونه با رشته انسانی به موفقیت برسیم؟
همانطور که گفتم تعلل پیش آمده در دوراهی علاقه و موقعیت اجتماعی است؛ طرز تفکر به ظاهر روشن فکرانه و البته در باطن اشتباه که در این باب تفکر افراد این است که رشتهای همچون رشته پزشکی یک رشته با پرستیژ و کلاس اجتماعی بالا و محبوب در میان عامه مردم است که از درآمد هنگفتی هم برخوردار است و البته یکی از آرزوهای پدر و مادرهای دانشآموزان دیدن فرزندانشان در روپوش سفید پزشکی است.
باور غلط دیگری که در اجتماع رواج فراوان پیدا کرده است این است که افرادی که از بنیه و توان عقلی پایینتری برخوردار هستند به دنبال رشتهها و زیررشتههای گروه انسانی میروند و این باور سرمنشأی جز تفکیک اشتباه افرادی به ظاهر مشاور در مدارس بوده است که بر اساس معدل و ریز نمرات افراد آنها را دارای صلاحیت برای پزشک، مهندس یا یک محصل رشتههای انسانی میدانستند؛ این در صورتی است که توان، علایق و سلایق افراد به هیچ عنوان مدنظر این افراد به ظاهر مشاور نبوده است.
باور اشتباه مرسوم در جامعه این است که رشتههایی چون ریاضی و انسانی بازار کار درست و حسابی ندارند یا تفکیک جنسیتی برای تحصیل در رشتهها و باور به این موضوع که رشته ریاضی برای پسرهاست و دخترها نباید آن را انتخاب کنند یا آنکه رشته انسانی برای دخترها مناسبتر است و پسرها نباید به تحصیل در آن بپردازند یا اصلا تحصیل در این دو رشته چیزی جز تباه کردن عمر و وقت گذرانی نیست.
اما در این مقاله قرار است با پاسخ به این پرسش که چگونه می توانیم با رشته انسانی به موفقیت برسیم، میخواهیم این باورهای اشتباه رایج جامعه را از ذهن دانشاموزان، اولیا، معلمان و به اصطلاح مشاورین ناشایست مدارس داشته باشیم. پس تا انتهای این مقاله با ما همراه شوید.
در این مقاله قرار است به سئوالات زیر پاسخ دهیم:
- چه رشتهای برای ادامه تحصیل مناسبتر است و بازار شغلی بهتری دارد؟
- در انتخاب رشته چه معیارهایی را باید مدنظر خود قرار دهیم؟
- چگونه میتوانیم با رشته انسانی به موفقیت برسیم؟
نگرش تجربه
نگرش تجربه به این معناست که چگونه ما به تجربهها و رویدادهایی که در زندگیمان تجربه میکنیم، نگاه میکنیم. این نگرش نحوه تفسیر و تحلیل ما از رویدادها، احساسات ما نسبت به آنها و تاثیری که این تجربهها بر ما میگذارد را تعیین میکند.
نگرش تجربه به ما کمک میکند تا به طور فعال به تجربههایمان پرداخته، آنها را درک کنیم و از آنها یاد بگیریم. این نگرش به ما اجازه میدهد که از خطاها و اشتباهات گذشته یاد بگیریم و در آینده بهتر عمل کنیم.
نگرش تجربه میتواند تأثیر قابل توجهی در رشد و توسعه شخصیت ما داشته باشد. با نگاهی مثبت به تجربهها، میتوانیم درک بهتری از خود و دیگران پیدا کنیم، از روابطمان استفاده کنیم و در مواجهه با مشکلات و چالشها پشتکار و انگیزه بیشتری داشته باشیم.
همچنین، نگرش تجربه به ما امکان میدهد تا از تنوع تجربهها بهرهبرداری کنیم و دیدگاههای مختلف را درک کنیم. هر تجربه ارزشمندی دارد و میتواند ما را به رشد فردی و ذهنی سوق دهد. بنابراین، نگرش تجربه در واقع به ما کمک میکند تا از تجربههای خود به عنوان فرصتهای یادگیری استفاده کنیم و بهبود و رشد کنیم.
همه انسان ها معلم ما هستند
جمله “همه انسانها معلم ما هستند” یک بیان عمومی است که به معنای آن است که هر فردی که با آن ارتباط برقرار میکنیم، میتواند ما را در یادگیری و رشد کمک کند. در هر تعاملی با دیگران، میتوانیم از تجربیات، دانش، مهارتها و دیدگاههایشان بهرهبرداری کنیم.
همه انسانها دارای تجربههای متفاوتی هستند و هر کس میتواند ما را در زمینههایی که در آن ضعیف هستیم یا میخواهیم بیشتر یاد بگیریم، راهنمایی کند. آنها میتوانند ایدههای جدید، نظرات متفاوت و راهکارهای مفید را به ما ارائه دهند.
به عنوان مثال، خانواده، دوستان، همکاران، استادان و افرادی که در زندگی روزمره با آنها در ارتباط هستیم، همگی میتوانند معلمانی برای ما باشند. آنها ممکن است با تجربههایشان در زندگی، توصیههای عملی را به ما بدهند، ایدههای جدید را برای مسائل راهحل کنند و الهامبخش باشند.
از آنجا که همه انسانها دارای دانش و تجربیاتی هستند، ما میتوانیم از شنیدن داستانها و تجربیات آنها درباره زندگی، کار و روابط انسانی یاد بگیریم. همچنین، ما میتوانیم از تفکر و دیدگاه آنها به عنوان منبعی برای انتقاد سازنده و پیشرفت خود استفاده کنیم.
چه رشتهای برای ادامه تحصیل مناسبتر است و بازار شغلی بهتری دارد؟
همین ابتدا باید نکته اصلی و مهم مقاله را بگویم: هیچ شغلی و هیچ رشتهای، تأکید میکنم هیچ شغل و رشتهای نسبت به سایر شغلها و رشتهها، برتری ندارد مگر آنکه علاقه و استعداد فرد در آن جهت باشد. دانشجویان رشتهه های زیرگروه تجربی همانهایی هستند که گاه سر کلاس زیست شناسی تحمل دیدن تشریح یک قلب گوسفندی را هم ندارند چه برسد به آنکه بتوانند در اتاق عمل تسلط خود را حفظ کرده و فردی را از مرگ حتمی نجات دهند.
رشته انسان اگر چراندن گوسفندان در بیشه و شغلش اگر چوپانی هم که باشد ولی علاقه و استعداد داشته باشد و با شوق کارش را و رشتهاش را دنبال کند میتواند ثروتمندترین فرد کشور که هیچ ثروتمند ترین فرد جهان شود. همین حالا یک برگه سفید بردارید و بالای آن بنویسید علاقهام چیست؟
مهم نیست دقیقا کجای مسیرید، در ابتدای مسیر قرار گرفته یا در انتهاییترین نقطه آن، اگر به قلبتان رجوع کردید و فهمیدید صرفا برای خوشایند دیگران رشته و شغلتان را انتخاب کردهاید از همانجا دور بزنید و بدانید که هیچ وقت برای جبران یک خطا و اشتباه دور نیست؛ کافیست به خودتان ایمان داشته باشید و به علاقهتان احترام بگذارید.
در انتخاب رشته چه معیارهایی را باید مدنظر خود قرار دهیم؟
اولین و مهمترین معیاری که باید در نظر داشته باشیم این است که برای تحسین، تشویق، پرستیژ و کلاس اجتماعی و توجه دیگران، رشته و شغلمان را انتخاب نکنیم زیرا همه این مورد تحسین و توجه قرار گرفتنها در همان روزهای ابتدایی است و پس از مدتی همه فراموش میکنند که شما چه موفقیتی را کسب کردهاید و این خود شما هستید که باید تا آخر عمر با رشته و شغلی که انتخاب کردهاید اوقاتتان را سپری کنید.
علاوه بر آن باید بگویم که شما بهترین روزها و ایام عمرتان را به تحصیل و کار میپردازید پس سعی کنید از فرصت ناب جوانیتان استفاده کنید و رشته و کاری را انتخاب کنید که برایتان سرشار شادی و لذت باشد ن تنفر و اجبار زیرا دوران جوانی به شما باز نخواهد گشت.
دومین معیاری که باید به آن توجه کنید استعداد است. کار، مهارت و رشتهای که استعداد شما در آن نهفته است زودتر و کم دردسرتر از کاری به نتیجه میرسد که شما هیچ استعدادی در آن ندارید. برای انجام کاری که استعداد شما در آن نهفته است تلاش و زحمت کمتری احتیاج است تا کاری که بدان علاقهای ندارید.
برای کسب آگاهی و اطلاعات بیشتر در زمینه کشف استعداد و استعدادیابی، مقاله استعداد چیست را مطالعه کنید.
سومین معیاری که باید بدان توجه کنیم رسالت و ارزشهای زندگی است. کار، حرفه و تحصیلات ما نباید مغایر با ارزشها و رسالتی باشد که در زندگی داریم. مثلا فرض کنید ارزش و رسالت یک فرد در زندگی این است که به فقرا و نیازمندان کمک کند اما کار و حرفه او دقیقا چیزی است که سبب کاهش توان اقتصادی جامعه و رشد هر چه بیشتر آمار فقرا میشود. در این صورت فرد هیچ رضایتی در زندگی خود از کار خود ندارد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه کشف رسالت زندگی، این مقاله را مطالعه کنید.
چگونه میتوانیم با رشته انسانی به موفقیت برسیم؟
یک جمله معروف هست که میگوید اگر به شغلی که دارید علاقه داشته باشید هیچ زمان در زندگی کار نمیکنید. به رشته انسانی و دروس مرتبط با آن علاقه دارید؟ به مطالعه دروس حفظی و خواندنی علاقهمندید؟ به تاریخ و جغرافیا و عربی و ادبیات علاقه دارید؟ هدفتان در زندگی و در انتخاب این رشته مشخص شده است؟
مثلا اینکه نشستهاید و با خود یک پلن ریختهاید که بروم رشته انسانی و در کنکور رشته روانشناسی قبول شوم و در ارشد در زمینه مثلا بالینی یا … تخصص بگیرم و فلان مرکز روانشناسی را در کجا و اصلا برای چه تأسیس کنم؟
گاهی انسانها باید در خیالات و آرزوهایشان غرق شوند و با یادآوری هر کدام سرشار از حس خوشی و شادابی گردند. نترسید دیوانه نمیخوانندتان … سعی کنید هدف خود را مشخص کنید و برای رسیدن به آنچه که خیالش را میپروراندهاید، تلاش و پشتکار کنید.
این همان راز موفقیت افراد موفق جهان است. همین که مسیر راه برایشان موهوم و ناشناخته نیست و در خیالاتشان به آن سفر کردهاند و میدانند برای گذر از هر قسمت از راه باید چه بکنند پس در وهله اول مقصدتان و سپس مسیر دستیابی به مقصدتان را برای خودتان مشخص کنید و سپس برای دستیابی به آن با برنامه ریزی درست تلاش کنید.
سخن نویسنده:
سلام امیدوارم که حالتون خوب باشه مطمئنم بعد از خوندن این مقاله با خودتون گفتید که عجب صداش از جای گرم بلند میشهها…چجوری میشه که خانوادهها رو راضی کنیم که بریم دنبال علاقهای که داریم به عنوان کسی که از این بحثها خیلی دور نبوده میخام بگم که من هم مثل خیلی از شما روزهای سختی رو سپری کردم. راهنمایی و دبیرستان رو توی مدارس استعدادهای درخشان گذروندم و به اجبار خانواده زیست و فیزیک و ریاضی رو خوندم که نه تنها بهش علاقهای نداشتم بلکه ازشون متنفر بودم.
سه سال از دورانی که میتونست بهترین دوران زندگیم باشه رو به قبولی در رشته پزشکی، برای خوشایند و خوشحالی والدینم اختصاص دادم و البته سه تجربه ناموفق برای کنکور داشتم البته نه اینکه ناموفق باشه، منظور اینه که پزشکی قبول نشدم و فقط مجاز به انتخاب رشتههای پیراپزشکی بودم. اما در نهایت با خودم گفتم درسته که چندین سال از بهترین روزهای عمرم رو صرف رسیدن به جایگاهی کردم که بهش علاقهای نداشتم و البته موفق هم نبودم اما با خودم گفتم جلوی ضرر رو از هر جا که بگیری منفعت.
خلاصه اینکه در نهایت با جدیت فروان مقابل همه ایستادم و برای علاقه و هدفی که داشتم جنگیدم تا اینکه موفق شدم در رشته مورد علاقهام یا بهتر بگم روانشناسی مشغول به تحصیل بشم. الان از این موضوع ذرهای پشیمون نیستم و حداقلش اینه که خودم حال و احساس خوبی دارم. درسته که میتونستم با رشتههای پیراپزشکی آینده خودم رو به قول خانواده تضمین کنم، درسته که باز هم به قول خانواده حقوق خودم رو داشتم یا یک شغل رسمی و هزار و یک اما و اگر دیگه ولی واقعا به چه قیمتی؟
اگه یک صدم درصد فکر میکنی اونجایی که باید باشی، نیستی. اگه یک صدم درصد فکر میکنی اشتباه رفتی یا اجبار شدی بدون هیچ چیزی باارزشتر از حال خوب خودت نیست. بدون که توی هر مسیری یه سختی وجود داره پس چه بهتر که سختیهاشو با جون و دل بخری و بالذت پشت سر بذاریشون.
اگه الان رشته انسانی رو انتخاب کردی و با وجود همه اما و اگرهایی که این رشته داره مثل اینکه این رشته برای تنبلهاست، این رشته آینده شغلی نداره، کار رسمی نداره یا هر چیز دیگه، باز هم به هدفت ایمان داری و اگه به قبل برگردی انتخابت همینه پس ناامید نشو و برای رسیدن به چیزی که استحقاقش رو داری تلاش کن و از صمیم قلبت مطمئن باش که به هر چیزی که بخوای میرسی. موفق و موید باشید.
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
6 نظر
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام توضیحات خوبی بود ولی مشکلم اینه تمرکز نمی تونم بکونم و درس رو می خونم ولی بعدش یادم می ره چی کار کنم رشتم انسانی هستش
سلام حسن جان وقتت بخیر باشه 😍
با کلیک روی لینک زیر مقاله رو مطالعه کن و فیلمش رو هم ببین خیلی کمکت خواهد کرد
پیروز و موفق باشی
دمت گرم رفیق خیلی خوب بود :>
خواهش میکنم دوست عزیزم
شاد باشید
ددمت گرم رفیق خیلی خوب بود :>
بسی امید است در نامیدی
خداقوت