3 نکته طلایی چگونه رابطه عاطفی خوبی داشته باشیم؟
برای داشتن یک رابطه عاطفی خوب و پایدار لازم است که در زندگی به یک سؤال کلیدی پاسخ دهیم؛ چگونه رابطه عاطفی خود را بهبود ببخشیم؟ دغدغه پاسخ به این سؤال و در پی جواب گشتن شما را در مسیر رشد موفق میکند. ما باید در روابط عاطفی خود به دنبال روشهایی برای بهبود تعامل و پایداری آن باشیم.
در این مطلب به سؤالات زیر پاسخ خواهیم داد:
- چگونه رابطه عاطفی خوبی داشته باشیم؟
- مهم ترین مرحله رابطه عاطفی چیست؟
- مدیریت رابطه عاطفی چیست؟
- تعریف رابطه عاطفی چیست؟
- چگونه یک رابطه عاطفی برقرار کنیم؟
مراحل رابطه عاطفی
همیشه در محبت به خانواده، همسر، دوست و آشنا مراحل رابطه عاطفی طی شده است. آشنایی و نکات مشترک آغاز این مسیر بوده است، رفتارهای محبت آمیز آن را قوت بخشیده؛ اما باید بدانید که یک مرحله از همه سختتر و مهمتر است، حفظ رابطه عاطفی. رابطههای عاطفی معمولاً از مراحل مختلفی عبور میکنند که هر کدام ویژگیها و چالشهای خاص خود را دارند. این مراحل میتواند به صورت کلی به شکل زیر تقسیمبندی شود:
1. مرحله جذب اولیه (Attraction)
مرحله جذب اولیه (Attraction) اولین مرحله در یک رابطه عاطفی است که در آن دو نفر به یکدیگر جذب میشوند. این جذب اولیه ممکن است به دلیل جاذبه فیزیکی، شخصیت، رفتار، یا حتی شباهتها و علایق مشترک باشد. در این مرحله، افراد معمولاً از طریق نگاهها، لبخندها و گفتگوهای اولیه، توجه یکدیگر را جلب میکنند و احساس علاقه و کنجکاوی نسبت به هم پیدا میکنند. این مرحله، زمینهساز آشنایی بیشتر و شروع ارتباط عمیقتر است و نقش مهمی در تصمیمگیری برای ادامه یا قطع ارتباط دارد.
2. مرحله شناخت و آشنایی بیشتر (Getting to Know Each Other)
مرحله شناخت و آشنایی بیشتر یکی از مهمترین مراحل در یک رابطه عاطفی است که در آن افراد با یکدیگر بیشتر آشنا میشوند و به تدریج علایق، ارزشها، اهداف و تجربیات گذشته خود را به اشتراک میگذارند. در این مرحله، گفتگوهای عمیقتر و معنادارتر شکل میگیرد و افراد تلاش میکنند تا شباهتها و تفاوتهای خود را کشف کنند.
این مرحله به ایجاد پایهای محکم برای رابطه کمک میکند، زیرا از طریق آن دو نفر میتوانند بفهمند که آیا با یکدیگر همخوانی دارند و آیا میتوانند به یکدیگر متعهد شوند یا خیر. همچنین، در این مرحله هر دو طرف یاد میگیرند که چگونه به نیازها و خواستههای یکدیگر احترام بگذارند و با چالشها و مشکلات بالقوه به شیوهای سازنده برخورد کنند.
3. مرحله تثبیت رابطه (Establishment)
مرحله تثبیت رابطه زمانی است که دو نفر به تدریج به یکدیگر متعهد میشوند و رابطه خود را رسمیتر میکنند. در این مرحله، اعتماد و ارتباط عمیقتری بین طرفین شکل میگیرد و آنها به طور جدی برای آینده مشترک خود برنامهریزی میکنند.
افراد ممکن است تصمیمات مهمی مانند زندگی مشترک یا ازدواج را بررسی کنند و به توافقات مشخصی درباره اهداف و انتظارات خود برسند. این مرحله همچنین شامل ایجاد پایههای محکم برای حل مشکلات و مدیریت اختلافات به شیوهای سازنده است تا رابطهای پایدار و متعادل داشته باشند.
4. مرحله تعمیق رابطه (Deepening Relationship)
مرحله تعمیق رابطه زمانی است که دو نفر به طور جدیتر و عمیقتر در ارتباط خود سرمایهگذاری میکنند. در این مرحله، تجربههای مشترک بیشتری به دست میآورند و زمان بیشتری را با هم میگذرانند که منجر به ایجاد خاطرات و لحظات معنادار میشود. توانایی حل مشکلات و مدیریت اختلافات به شیوهای سازنده و مؤثر در این مرحله به اوج خود میرسد.
اعتماد و صداقت بین افراد افزایش یافته و رابطه به یک پیوند عاطفی عمیقتر و محکمتر تبدیل میشود. این مرحله اغلب با افزایش درک و همدلی نسبت به نیازها و خواستههای یکدیگر همراه است، که پایههای محکمی برای آیندهای پایدارتر و متعهدتر ایجاد میکند.
5. مرحله پایداری و تعادل (Stability and Balance)
مرحله پایداری و تعادل در یک رابطه عاطفی زمانی است که دو نفر به یک حالت پایدار و متعادل رسیدهاند، به گونهای که روتینها و عادات مشترک شکل گرفته و هر دو نفر یکدیگر را با تمام نقاط قوت و ضعف پذیرفتهاند.
در این مرحله، رابطه به یک سطح از اطمینان و اعتماد دست یافته است که به افراد اجازه میدهد بدون نگرانی از تغییرات ناگهانی به زندگی روزمره خود ادامه دهند. این تعادل موجب میشود که هر دو طرف احساس آرامش و امنیت کنند و بتوانند با همکاری و هماهنگی بیشتری به سمت اهداف مشترک حرکت کنند.
6. مرحله بلوغ (Maturity)
مرحله بلوغ در یک رابطه عاطفی به دورهای اشاره دارد که در آن دو نفر به یک سطح عمیقتر از درک، اعتماد، و پذیرش متقابل میرسند. در این مرحله، هر دو طرف به رشد فردی و مشترک ادامه میدهند و ارتباطشان از لحاظ احساسی و معنوی غنیتر میشود.
تعهد به یکدیگر عمیقتر شده و به یک حس امنیت و آرامش پایدار دست مییابند. در این مرحله، زوجها قادرند به طور مؤثر با چالشها روبرو شوند و اختلافات را با توجه به تجربیات گذشته و مهارتهای به دست آمده حل کنند. مرحله بلوغ نشاندهنده یک پیوند قوی و پایدار است که بر پایهی عشق، احترام، و تفاهم متقابل بنا شده است.
7. مرحله تحول یا پایان (Transformation or Ending)
مرحله تحول یا پایان در یک رابطه عاطفی میتواند نقطهای حیاتی و حساس باشد. در این مرحله، رابطه یا به سطح جدیدی از همدلی و عشق میرسد و به یک تحول مثبت دست مییابد، یا ممکن است به دلیل اختلافات غیرقابل حل، تفاوتهای اساسی در اهداف یا عدم تعهد کافی، به پایان برسد.
این مرحله نیازمند بازبینی عمیق و صادقانه از وضعیت فعلی رابطه است. اگر رابطه به پایان برسد، هر دو نفر باید به شکلی محترمانه و با درک متقابل از یکدیگر جدا شوند تا تأثیرات منفی کمتری بر زندگیشان داشته باشد. در صورت تحول، دو نفر به یکدیگر نزدیکتر شده و با تقویت ارتباط و تعهد، رابطهای مستحکمتر و پایدارتر ایجاد میکنند.
وقتی شش ماه از آشنایی و ایجاد رابطه گذشته باشد، هر دو طرف به شناخت درستی رسیدهاند. معمولاً همه ما تا این مرحله را به خوبی طی میکنیم؛ اما برای حفظ و پایداری رابطه به مشکل میخوریم. پس چگونه رابطه عاطفی خوبی داشته باشیم؟ عجله نکنید به زودی آشنا خواهید شد.
بهارمن مطالعه مقاله «راهنمای داشتن روابط عاطفی و پایدار» را به شما پیشنهاد میکند.
مدیریت روابط عاطفی
چقدر برای مدیریت روابط در زندگی خود وقت میگذارید؟ به نظر میرسد روابط شما تحت کنترل هستند و یا همه چیز اتفاقی و غیرمنتظره رخ میدهد؟ در بیشتر موارد، همه ما اهمیت روابط را در زندگی خود درک میکنیم. آنها میتوانند مسیرهایی به سوی شادی، شادی و موفقیت یا منبع خشم و ناامیدی باشند.
روابط یک خیابان یک طرفه نیستند و نیازمند همکاری دو یا چند نفر برای شکوفایی آنها هستند. با این حال ما باید تلاش کنیم که روابط و تعاملهای خود را به روشی سالم مدیریت کنیم. کاری که هر کدام باید انجام دهیم به عنوان مدیریت روابط شناخته میشود. مهارتی که شاید با آن آشنا نباشیم، اما از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است و همه این را میدانیم. پس وقتش رسیده است که دست به کار شویم.
بهارمن مطالعه مقاله «نحوه تصمیم گیری با منطق یا احساس؟» را به شما پیشنهاد میکند.
تعریف رابطه عاطفی چیست؟
ارتباط عاطفی چیست؟ اگر گوش کنید، آیا نشانههایی وجود دارد که به شما میگوید که با کسی ارتباط برقرار میکنید؟ زوایای یک ارتباط عاطفی و اینکه چرا برای ایجاد یک رابطه لازم است از نظر عاطفی پیوند بخورید را بیاموزید. یک ارتباط عاطفی مجموعهای از احساسات ذهنی است که برای ایجاد پیوند بین دو نفر در کنار هم قرار میگیرند.
کلمه عاطفی به معنای برانگیختن احساسات قوی است. این احساسات ممکن است خشم، غم، شادی، عشق یا هر یک از هزاران احساسی باشد که انسان تجربه میکند. ارتباط یک پیوند با چیزی یا کسی است. معنای دوکلمه را در کنار هم ببینید، ارتباط عاطفی یعنی پیوند با کسی که مجموعهای از احساسات را با او به اشتراک میگذارید.
بهارمن مطالعه مقاله «هوش اجتماعی چیست؟» را به شما پیشنهاد میکند.
چگونه رابطه عاطفی خوبی داشته باشیم؟
به روابط خود مانند یک گل فکر کنید. اگر میخواهید گلی زیبا در باغچه خود داشته باشید، باید توجه، مراقبت و آبیاری را در نظر بگیرید. به همین ترتیب، روابط نیاز به توجه و مراقبت نیاز دارند. کاشتن بذر دوستی خوب است؛ اما کافی نیست. باید با مهربانی، ارتباط مثبت و مراقبت به آن آبیاری کنید.
فکرکردن و برنامه داشتن در برقراری روابط عاطفی باعث ایجاد روابط سالم، مثبت و طولانی مدت بر اساس اعتماد میشود که برای هر طرف رابطه ارزشمند است. اما این حس خوب و ارزشمندبودن پیوند، تنها پس از درک یکدیگر اتفاق میافتد.
“روابط به مقدار مساوی توجه نیاز دارد. کاشتن بذر دوستی به اندازه کافی خوب نیست. باید با مهربانی، ارتباط مثبت و مراقبت به آن آبیاری کنید.”
1. خودآگاهی درونی
اولین مورد خودآگاهی درونی است. در اینجا شما به دنبال کسب آگاهی بیشتر از افکار، احساسات و رفتارهای خود هستید. سطح بالای خودآگاهی درونی نه تنها در مورد آنچه فکر میکنید، احساس میکنید و انجام میدهید، بلکه چرایی آنها را کشف خواهید کرد. خودآگاهی باعث میشود تا شما بدانید در یک رابطه به دنبال چه چیزی هستید، چه رفتارهایی شما را اذیت میکند و چطور میتوانید رابطه پایداری داشته باشید.
اگر میخواهید در خودآگاهی درونی رشد کنید، باید درک کنید که چگونه افکار شما احساسات و رفتارهایی را که در نتیجه آن دامن میزنند، هدایت میکنند. افکاری که در ناخودآگاه دارید مستقیماً به یک حالت عاطفی منجر میشود.
به عنوان مثال، اگر نسبت به خود منفی فکر کنید، احساس اعتماد به نفس پایین، اضطراب یا افسردگی را تجربه خواهید کرد. در مقابل، افکار مثبت منجر به احساس اعتماد به نفس، عزتنفس بالا و شادی میشود. اعمال شما عمدتاً تحتتأثیر وضعیت عاطفی شماست. با درک این موضوع، شما در موقعیتی قدرتمند هستید که میتوانید بر خودآگاهی درونی خود مسلط شوید.
هنگامی که متوجه فکری شدید، میتوان مرزی بین آن فکر، وضعیت عاطفی شما و رفتارهایی که در پاسخ از خود نشان میدهید، ترسیم کرد.
بهارمن مطالعه مقاله «خودگویی چیست؟ خودگویی های منفی و تاثیرات آن» را به شما پیشنهاد میکند.
2. مدیریت روابط
همدلی میتواند رابطه شما را عمیقتر و صمیمیتر کند. این کلمه ساده این قدرت را دارد که نحوه ارتباط شما با دیگران را کاملاً متحول کند. همدلی به عنوان توانایی درک و به اشتراک گذاشتن احساسات دیگران تعریف میشود.
به ضرب المثل قدیمی فکر کنید: خودت را جای دیگران بگذار یک موقعیت را از دیدگاه شخص دیگری ببینید. این یک کلید برای همدلی است. درک احساسات دیگری برای ما دشوار است در حالی که موقعیت را از دیدگاه خود بررسی میکنیم.
یکی از دلایل اصلی اصطکاک در روابط و مانعی برای ایجاد روابط موفق، قطع ارتباط از نظر وضعیت عاطفی شخص دیگر است. به عنوان مثال، اگر به دنبال بهبود رابطه با دوست خود هستید، با برداشتن یک قدم به عقب و بررسی وضعیت عاطفی از دیدگاه او، بینش ارزشمندی به دست خواهید آورد. این بینش نحوه ارتباط شما با دوستتان را بهبود میبخشد و به شما کمک میکند تا یک رابطه پایدار داشته باشید.
اگر دوست دارید راهکار ها و نکات کابردی درباره تمرکز و افزایش عملکرد یاد بگیرید، مقاله «5 گام تا مدیریت توجه» را مطالعه کنید که مطالب آموزشی مفیدی دارد.
3. چگونه انتقادپذیر باشیم؟
شاید بازخورد و انتقاد را به عنوان یک مهارت در نظر نگیرید، هرچند این یک دارایی ارزشمند برای همه ما است. چگونه این به مدیریت روابط گره خورده است؟ دو راه وجود دارد که میتوانید از بازخورد برای بهبود کیفیت روابط خود استفاده کنید.
راه اول شامل بازخورد ناخودآگاه افراد از نظر احساسی است که در آنها ایجاد میکنید. بعد از رفتار یا سخن شما چه واکنشی نشان میدهند، /آیا لبخند میزند؟ یا دستهایش را زیادی تکان میدهد؟ زبان بدن فرد میتواند تأثیر سخن یا برخورد شما را نشان دهد. یک راه ساده و آسان برای به دست آوردن نظر فرد در مورد شما و برخوردتان، پرسیدن نظرشان در یک فضای صمیمی است.
از آنها سؤال بپرسید و ببینید که چگونه حالت عاطفی و اعمال شما بر آنها تأثیر میگذارد. هنگامی که این کار را انجام میدهید، باید مایل باشید که بازخورد آنها را هر چه که باشد، با لطف بپذیرید. عصبانی نشوید و سعی نکنید آنها را متقاعد کنید که چنین احساسی ندارید. بازخورد آنها را باکمالمیل دریافت کنید و از آن برای بهبود روابط خود استفاده کنید.
همچنین راه دیگری که میتوانید از بازخورد برای بهبود مهارتهای مدیریت روابط خود استفاده کنید، از یک مشاور یا مربی که شما را خوب میشناسد بخواهید کمکتان کند. انتقادات و بازخوردهای آنها را به عنوان راههایی برای بهبود خود بپذیرید.
چگونه یک ارتباط عاطفی برقرار کنیم؟
چگونه رابطه عاطفی را شروع کنیم؟ در این مرحله اختصاصاً درباره شروع رابطه عاطفی با شریک زندگی صحبت میکنیم. اگر میخواهید سالمترین رابطه ممکن را داشته باشید، یاد بگیرید که چگونه یک ارتباط عاطفی قوی با شریک زندگی برقرار کنید. در اینجا هفت نکته وجود دارد که میتواند به شما در ایجاد یک پیوند ناگسستنی کمک کند:
شناختن و شنیدن
درک کنید که شریک زندگی شما و شما چه نیازهایی دارد و چه میخواهد. این به این معنی است که هنگام صحبت کردن، به دقت توجه کنید. به گذشته از کلمات نگاه کنید و به قلب او نگاه کنید، جایی که او رازهایی را در خود جای داده است که میخواهد به اشتراک بگذارد. در واقع برای شناخت عمیقتر او باید خوب گوش دهید و اجازه دهید او شما را محرم رازهای خود بداند.
اعتماد و اطمینان
چگونه رابطه عاطفی را شروع کنیم؟ یکی از از استراتژی های مهم این است که حس اعتمادبه یکدیگر را در خود پرورش دهید. این سنگ بنای ارتباط عاطفی یک شبه به وجود نمیآید. ایجاد احساسات امن با شخص دیگر فرایندی زمان بر است. بگذارید اعتماد به طور طبیعی در طول رابطه سالم ایجاد میشود. واکنشهای شتابزده و یا عدم صداقت در هر مرحلهای از زندگی میتواند به رابطه شما صدمه سختی بزند.
محبت بیدریغ
هر دوی شما باید از نظر احساسی در دسترس دیگری باشید. باید در شرایط سخت، شریک زندگی شما احساس کند یک منبع آرامش و احساس تکیهگاه اوست. به مشکلات کوچک و بزرگ و دغدغههای همدیگر توجه داشته باشید.
بهارمن مطالعه مقاله «مدیریت کمال گرایی» را به شما پیشنهاد میکند.
ابراز محبت
زن و شوهری که در یک رابطه نوپا هستند مشکل چندانی در ابراز محبت ندارند، اما زوجهای متأهلی که از یک رابطه متزلزل رنج میبرند ممکن است نیاز داشته باشند که به یکدیگربیشتر محبت کنند.
هرکسی یک نوع ابراز محبت را دوست دارد، پنج نوع روش ابراز محبت وجود دارد که بهتر است ترکیبی از آنها را استفاده کنید. انواع محبت شامل:
کلامی، لمسی و در برگرفتن، هدیهدادن، وقتگذاشتن برای یکدیگر و کمککردن. برای ابراز محبت، افراد مغرور راه سختی را در پیش دارند، زیرا در هر نوع رابطه ابراز احساسات به شکل صحیح لازم است.
بهارمن برای حل این چالش، مطالعه مقاله «چطور غرورمو بشکنم؟» را به شما پیشنهاد میکند.
مدیریت خشم
در اوج خشم و عصبانیت، کلمات تیزی را به سمت یکدیگر پرتاب میکنیم؛ مدیریت خشم در این لحظات حساس سرنوشت ساز هستند و تأثیر مستقیم در رابطه عاطفی ما دارند. یاد بگیریم منصفانه بحث کنیم و زود از کوره درنرویم. اگر نمیدانید چگونه، کتاب یا مشاوری را جستجو کنید که بتواند به شما کمک کند. حواستان باشد هنگام مشاجره، گذشته را مطرح نکنید. در لحظه بمانید و از دلایل محکمی برای اینکه چرا احساسی که دارید استفاده کنید.
به عقب برگردید
سعی کنید دنیا را همانطور که او میبیند ببینید تا بفهمید واقعاً کیست. این بدان معناست که گاهی اوقات به عقب برمیگردیم تا تصور کنیم که چرا به روشهای خاصی رفتار میکند. مشاهده کنید که او چگونه به موقعیتها واکنش نشان میدهد و سعی کنید تصور کنید که در جای او هستید. از او انتظار داشته باشید که همین کار را انجام دهد.
بهارمن مطالعه مقاله «چگونه احساس گناه نکنیم؟» را به شما پیشنهاد میکند.
حل تعارضها
زوجها در ازدواجهای متزلزل معمولاً مسائل مبرمی دارند که باید قبل از برقراری مجدد ارتباط عاطفی حل شوند. احساسات و محبت زوج قرار نیست هر چالش و اختلاف نظری را حل کند؛ پس هر مشکل را با هم تعریف کنید و سپس راه حلهایی برای کاهش یا از بین بردن مانع پیدا کنید.
پس از غلبه بر بزرگترین موانع، میتوانید شروع به بازسازی ارتباط عاطفی از دست رفته کنید. ارتباطات عاطفی پیچیده و ذهنی هستند، اما چیزهای زیادی را به جدول روابط میآورند. بدون ایجاد یک پیوند قوی، رابطه نمیتواند از یک دوستی ساده پیشرفت کند.
ماندن در یک رابطه بدون ارتباط عاطفی به این معنی است که یک یا هر دو نفر در نهایت احساس میکنند که چیزی از دست رفته است و آنها درست میگویند. در این مورد، چیزی گم شده است: زنجیره محکمی که دو نفر را به هم پیوند میدهد و به عشقی عمیق و پایدار تبدیل میشود که در آزمون زمان مقاومت میکند.
بهارمن مطالعه مقاله «مدیریت تعارض» را به شما پیشنهاد میکند.
مدیریت روابط و هوش هیجانی
حالا به مدیریت روابط عاطفی با دوست و آشنا و همکار و… میپردازیم. در روابط اجتماعی مدیریت عاطفی، احساسی و هیجانات را هوش هیجانی میگویند. در زمینه هوش هیجانی، مدیریت روابط به مجموعهای از مهارتها گفته میشود که در ایجاد روابط با افراد دیگر نقش دارند. در اینجا 10 تاکتیک مدیریت رابطه و هوش هیجانی وجود دارد که باید در نظر بگیرید:
مهارت اول: باز باشید و علاقهمند باشید. پیشینه خود را توضیح دهید و برخی از اطلاعات شخصی را به اشتراک بگذارید. وقتی شما با میل چیزهایی را در مورد خود به اشتراک میگذارید، فرصتهایی را برای دیگران به حداقل میرساند تا رفتارهای شما را نادرست تفسیر کنند.
مهارت دوم: در دسترس باشید. مردم باید با نزدیک شدن به شما احساس راحتی کنند. برای انجام این کار، سیاست «درهای باز» را اتخاذ کنید. این به همکاران اجازه میدهد تا وارد شوند و مکالمات برنامهریزینشدهای داشته باشند که در آن میتوانند به مسائل بپردازند، در مورد پروژهها بحث کنند یا به دنبال راهنمایی باشند.
مهارت سوم: بازخورد و انتقاد را در آغوش بگیرید. اینکه کسی به اشتباهات یا زمینههای بهبود یافته اشاره کند میتواند منجر به واکنشهای احساسی شدید شود. بازخورد برای توسعه ضروری است و لازم است که بدون اجازهدادن به غلبه احساساتتان، آن نقد را بشنوید.
بهارمن مطالعه مقاله «چطور از ناراحتی دربیایم؟» را به شما پیشنهاد میکند.
مهارت چهارم: ایجاد و توسعه اعتماد دشوار است؛ اما از دست دادن آن آسان است. صبر و حوصله را تمرین کنید و به طور مداوم آنچه را که میگویید انجام دهید تا با افراد اطرافتان پیوند برقرار کنید.
مهارت پنجم: سبک ارتباطی خود را بهبود بخشید. اگر نحوه صحبت شما منعکس کننده مقاصد شما نباشد، ممکن است دیگران متوجه نشوند که شما در حال برقراری ارتباط هستید و ممکن است احساسات منفی نسبت به شما داشته باشند. برای درک بهتر روشهای ارتباطی و راههایی که میتوانید بهبود بخشید:
سبک فعلی خود را شناسایی کنید. خودتان آن را توصیف کنید، سپس از دوستان، خانواده و یا همکاران بخواهید آن را توصیف کنند. این شما را مسئول نگه میدارد و یک نظر شخصی مغرضانه را از معادله حذف میکند.
نکات مثبت و منفی روشهای ارتباطی خود را فهرست کنید. به عنوان مثال، اگر تمایل دارید که مسئولیت گفتگو و جمع بندی در جلسات را به عهده بگیرید، ممکن است یک نکته مثبت این باشد که کارها را سروسامان میدهید، اما یک نقطه ضعف ممکن است این باشد که دیگران را خاموش میکنید.
از لیست نکات منفی خود، روی دو یا سه مورد تمرکز کنید و بفهمید که چگونه میتوانید آنها را اصلاح کنید. میتوانید سعی کنید آنها را از بین ببرید، اما اگر نمیتوانید، راههایی را بیابید که بتوانید تأثیر آنها را کاهش دهید.
مهارت ششم: از پیامهای متناقض خودداری کنید. آنها مردم را گیج و ناامید میکنند. هنگامی که در حال برقراری ارتباط هستید، مطمئن شوید که نحوه صحبت و زبان بدن شما با آنچه میخواهید بگویید مطابقت دارد. اگر به کارمندی میگویید که از حضور آنها در پروژه هیجانزده هستید، اما این کار را با شانههای خمیده و لحن بیعلاقه انجام دهید، احتمالاً اعتماد نخواهند کرد که شما واقعاً هیجانزده هستید.
بهارمن درباره این موضوع به شما پیشنهاد میکند مقاله های «زبان بدن در فن بیان» و «زبان بدن در مصاحبه شغلی» را مطالعه کنید.
مهارت هفتم: به احساسات دیگران احترام بگذارید. اگر سعی کنید احساسات آنها را نفی کنید یا نادیده بگیرید، آنها به خوبی پاسخ نخواهند داد. از مهارتهای گوشدادن خود استفاده کنید، بپرسید چه کاری میتوانید برای کمک انجام دهید و همدل باشید. این کار احساسات طرف مقابل را بدون اغراق یا تشدید حالت عاطفی او تأیید میکند و به او احترام میگذارید.
مهارت هشتم: از محبتهای متداول استفاده کنید. بگویید «لطفاً»، «متشکرم» و «متأسفم». این عبارات به شما کمک میکند تا روحیه خود را افزایش دهید و از طریق احترام و قدردانی متقابل با همکاران خود ارتباط برقرار کنید. اینها ممکن است پیش پاافتاده به نظر برسند، اما صحبت مؤدبانه در خاطر آدمها میماند.
اگر ابتدای راه گفتگو محترمانه و مودبانه هستید و این ادبیات برای شما سخت است و یا همیشه کار را خراب تر میکنید، بهارمن مطالعه مقاله «چگونه مودبانه صحبت کنیم؟» را به شما پیشنهاد میکند.
مهارت نهم: قدردانی خود را نشان دهید. سیگنالهای کوچک قدردانی میتواند اثر زیادی در رابطه عاطفی داشته باشد. وقتی کسی کار خوبی میکند، او را تحسین کنید. حتی اگر چیزی به کوچکی خریدن ناهار یا گذاشتن یادداشت تشکر باشد، حرکات کوچک به اطرافیانتان اجازه میدهد بدانند که کارهایی را که انجام میدهند میبینید و از آن قدردانی میکنید.
مهارت دهم: به موقع و به جا خشمگین شوید. هنگامی که خشم به عنوان یک واکنش عاطفی ظاهر میشود، ممکن است به عنوان یک واکنش غیر قابل کنترل رخ بدهد. با این حال، اگر از آن به عنوان یک تاکتیک استفاده کنید، میتواند به طور مؤثر پیامی را ارسال کند. فقط زمانی از عصبانیت خود به عنوان یک تاکتیک استفاده کنید که احساس میکنید کنترل ماهرانهای بر احساسات خود دارید.
درجات خشم خود را مشخص کنید. شما به چیزی که شما را آزار میدهد متفاوت از چیزی که شما را عصبانی میکند پاسخ میدهید. فقط زمانی از خشم خود استفاده کنید که بتواند وضعیت را بهبود بخشد. گاهی اوقات، عصبانیت میتواند افراد را برای عملکرد بهتر ترغیب کند. در موارد دیگر، عصبانیت شما را تضعیف میکند و کارایی و اثربخشی ندارد.
اگر به دنبال راهکارهای بیشتری درباره این موضوع هستید، بهارمن مطالعه مقاله «15 راه برای کنترل خشم» را به شما پیشنهاد میکند.
انواع روابط عاطفی
مدیریت روابط یک مهارت کلیدی هوش هیجانی است. مانند هر مهارت دیگری، برای خوب شدن در آن نیاز به تمرین و پشتکار است. به آن ادامه دهید و روز به روز بهتر خواهید شد. شما در زندگی انواع روابط عاطفی با خانواده، همسر، دوستان و همکاران و… خواهید داشت و مدیریت آنها در آرامش و پایداری روابط شما مؤثر است.
هر کدام روش برخورد خاص خود را دارد که به برخی از آنها اشاره کردیم. با مدیریت رابطه عاطفی و برقراری پیوند سالم شما فردی پرنشاط و امیدوارتر خواهید بود. بهارمن شرکت در دوره رایگان «شاد زیستن» را نیز به شما پیشنهاد میکند.
سخن پایانی رابطه عاطفی
نقش خود را در رابطه عاطفی درست اجرا کنید و به دنبال بهبود رابطه خود باشید. هر رابطه عاطفی مانند گل نیازمند مراقبت و آبیاری است. در این مطلب ما راهکارهایی برای چالش چگونه رابطه عاطفی خوبی داشته باشیم؟ به شما پیشنهاد کردیم. شما میتوانید دوستیها و یا عشقی پایدار داشته باشید. شاد و موفق باشید.
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
4 نظر
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
بسیار مطالب مفید بود دستتون درد نکنه
بسیار مقاله کار آمدی بود برام فقط جزئیات کاملی نداشت
سلام امیر جان
امیدوارم حالت خوب باشه
ممنونم از بازخوردت تلاش میکنیم مقاله رو با جزئیات بهتری آپدیت کنیم
با بهارمن همراه باش 🌻
ممنون از مقاله ی خوبتون. برای داشتن رابطه عاطفی خوب باید روابطمونو مدیریت کنیم، به همدیگه محبت کنیم و در شرایط سخت پیش هم باشیم. مسئولیت پذیر باشیم.به هم احترام بذاریم و اعتماد طرف مقابل رو به دست بیاریم