انواع برنامه ریزی در سال 2024
برنامه ریزی در دنیای امروز به شدت لازم است. درس، کنکور و پروژه کاری و … نیازمند یک برنامه دقیقاند. انواع برنامه ریزی وجود دارد که شما باید براساس کار و نیاز خود هر بار مورد مناسب را انتخاب کنید. انواع برنامه ریزی بر اساس مبانی، زمان و محتوا دسته بندی میشود. ما به شما کارایی انواع برنامه ریزی را خواهیم گفت که در زندگی و دستیابی به اهداف نقش پررنگی دارد.
سوالاتی که در این مقاله به آن پاسخ میدهیم:
- انواع برنامه ریزی بر چه اساسی دسته بندی میشود؟
- اصول و مبانی برنامه ریزی چیست؟
- چرا باید برنامه ریزی کنیم؟ مهم ترین دلایل آن چیست؟
- برنامه ریزی موفق چیست؟
- آیا میدانید که پس از هدفگذاری، باید هدف اصلی خود را فراموش کنیم؟
- گانت چارت
طبقه بندی انواع برنامه ریزی بر اساس:
1. مبانی
2. محتوا
3. دوره زمانی
1. اصول و مبانی برنامه ریزی
قبل از هر چیز بهتر است که شما با تقسیم بندی بر اساس اصول، مبنای و قالب هر برنامه آشنا شوید که شامل برنامه ریزی منابع محور و ماموریت گرا است.
الف) برنامه ریزی منابع محور
در برنامه منابع محور فهرستی از فعالیتهای خوب و لازم نوشته میشود و بعد زمان از آن پر میشود. قالب برنامه ریزی شما با پاسخ به دو سوال زیر شکل میگیرد. چه چیزی خوب است؟ و در مرحله بعد از خود میپرسید که هر یک از کارها چقدر خوب و مطلوب است؟
و زمانی برای آن اختصاص میدهید. افراد در این نوع که شایع تر است بر اساس مطلوبیتها دچار دغدغه میشوند و سیلی از کارهای مطلوب در ذهن و برنامه شان قرار میگیرد. پیشنهاد میکنم مقاله برنامه ریزی موفق ترین افراد دنیا را نیز مطالعه کنید.
-
نتایج و پیامد های منابع محور
-
سرگردانی:
-
نتیجه کار پس از سالها این میشود که در پاسخ چه چیزی خوب است؟ شما گزینه های زیادی را خواهید داشت؛ زیرا در نظام آفرینش همه چیز مطلوب است. از طرفی نیز همه که حاصل شدنی و قابل دسترسی نیست. پس سردرگمی را به همراه دارد.
-
-
خروجی کم و محصولات دیرهنگام:
-
معمولا بعد از سالها که این قالب برنامه ریزی ادامه مییابد، کلی کار عقب مانده و ناتمام و کلی آرزوی ناکام پدید آمده است که عمری برای رسیدن به آن وجود ندارد.
-
-
سرگردانی پس از رشد:
-
وقتی در برنامه خود رشد کردید، منتظرید تا فرمانی به شما صادر شود و یک الزامی از سویی پدید آید. برای مثال اگر فردی در کاری متخصص شود بازم هم منتظر است که به او پیشنهاد کار مطلوب داده شود. این سرگردانی پس از رشد و توسعه فردی است.
-
-
داراییهای مزاحم:
-
جلال آل احمد در مقدمه کتاب تاتنشینهای بلوک زهرا میگوید من مشتی یادداشت داشتم که از باب بازیگوشی جمع کرده بودم. زمانی اختصاص دادم که آن را چاپ کنم و هیچ هدفی هم از چاپ آن نداشتم. بیشتر میخواستم از شر آن خلاص شوم. بعد میگوید عصر ما عصر کارهای متعدد ناتمام است و همه مثل مناند!
-
- بی نیازی از تجربه گذشتگان:
با شناخت مطلوب هایمان به سراغشان میرویم و خودمان را از گذشتگانی که این راه را طی کردهاند، دارای تجربه و آگاهی هستند، بی نیاز میدانیم.
ب) برنامه ریزی ماموریت گرا
در این نوع برنامه ریزی برخلاف قبلی، ما به هدف خود خیره میشویم. بر اساس آن نقطه هدف، حرکت و عملکرد و برنامه خود را تنظیم میکنیم. همچنین آن را میتوان به ماموریت فردی و اجتماعی تقسیم کرد. از خود بپرسید در حوزه فردی و در اجتماع چه ماموریتی دارید؟ و برای آن ماموریت ابزار و تخصص لازم را فراهم کنید. به این شکل در مطلوبیتهای بی پایان غرق نمیشوید.
پیشنهاد میکنم مقاله 6اشتباه رایج در برنامه ریزی را نیز مطالعه کنید.
-
نتایج و پیامد های ماموریت گرا
-
اراده و تصمیم گیری:
-
ما دچار بحران تصمیم گیری هستیم. در طول رشد و حرکت با پیشنهادهایی مواجه خواهید شد که شما را از تصمیم خود باز میدارد. اما کسی که ماموریت زندگی خود را تعریف کرده، به راحتی میتواند بین پیشنهادها و مشاورهها آن موردی را بپذیرد که در جهت ماموریتش هست و هرگز سرگردان نمیشود.
-
-
خلاقیت بالا و شکوفایی:
-
این نوع برنامه به خاطر تمرکز، ذهن را فعال میکند. زیادی تفکر و تمرکز ظرفیت فکری را بالا میبرد. با تمرکز ذهنی پویا و خلاق خواهید داشت و ذهن خلاق سازنده مسیر های نو و جدید است. این دارایی هست که برنامه ریزی ماموریت گرا به شما خواهد داد.
-
-
استقلال و ثبات:
-
اگر یک ماموریت را انتخاب کنید بعد از یکی دو سال تمرکز روی آن احساس میکنید که هیچ کس به اندازه شما در این باره نمیفهمد و نمیتواند پیشنهاد جدیدی برای شما داشته باشد یا شما را به تردید بیندازد.
این استقلال به خاطر تمرکز عمری است. این آدم کسی است که ثبات واقعی دارد نه این که ادای آدم با ثبات را در آورد. به خودش توصیه نمیکند که ثابت باش. ادای آدم متین را در نمیآورد چون واقعا متین است.
-
-
پویا و خودجوش:
-
شما آدمی خواهید شد که اگر پروژهای نباشد خودش پروژه تعریف کند و کار را پیش ببرد. آدم متخصص با برنامهریزی منابع محور بعد از این که پروژهاش منحل شود دیگر به فکر کار نیست. اما آدم ماموریت گرا کارش هم لغو شود در این فضا هست. زیرا در فکر زندگی کردن نبوده است در فکر ماموریتش بوده و تا به سامان نرساند از حرکت نمیایستد.
2. انواع برنامه ریزی بر اساس محتوا
الف) استراتژیک
یک فعالیت بلند مدت می باشد که یک سازمان، مجموعه یا فرد برای تعیین اولویت ها، تعیین هدف، تقسیم منابع مورد نیاز، پیگیری و دستیابی به اهداف از آن استفاده میکند.
این برنامه مشخص میکند یک مجموعه و سازمان چیست، به چه کسانی خدمت میکند، به کجا می رود و چه مسیرهایی را باید طی کند تا چشم انداز خود را دنبال کند. برنامه ای که سرنوشت مجموعه و فرد و… را شکل میدهد و دارای جزئیات کمتری است.
ب) تاکتیکی
فعالیت استراتژیک را به اهداف و برنامه های جزئی تر تقسیم میکند و میان مدت است. این برنامه براساس واقعیت، شرایط و موقعیت شما تنظیم میشود.
ج) عملیاتی
برای گامهای عملی خاص هست که برنامههای استراتژیک و تاکتیکی را حمایت و پشتیبانی میکند. کوتاه مدت است. عملیات روزمره شما را مدیریت میکند. که میتواند ثابت مثل قوانین یا یکبار مصرف مثل پروژه خاص یا بودجه یک کار باشد.
3. انواع برنامه ریزی از نظر زمانی
الف) بلند مدت: برنامه ریزی بلند مدت در بازه زمانی بیش از 5 سال انجام پذیر است. یک برنامه کلی و به کارها جهت دهی میکند.
ب) میان مدت: در بازه زمانی بین 2 تا 5 سال اجرا میشود. برای اجرایی کردن برنامههای بلند مدت استفاده میشود.
ج) کوتاه مدت: بازه زمانی یک سال یا کمتر. زمینه را یرای کارهای روزانه آمده میکند. باید به خوبی در راستای برنامههای بلند مدت قرار گیرد و به آنها کمک کند.
پیشنهاد میکنم مقاله مدیریت زمان وبرنامه ریزی را مطالعه کنید.
چرا باید برنامه ریزی کنیم؟
1. آینده از آن توست
وقتی زندگی را با زمان حال بگذرانیم، تصویر مشخصی از آینده خود و فرزندانمان نداريم. شادي و قدر لحظات را دانستن بسيار مهم است اما بايد در کنار آن به فکر آينده بود. با برنامه ريزي ميتوان هم از لحظه لحظه زندگي لذت برد و هم آينده را به بهترين شکل ساخت.
2. پیشرفت در زندگي
برنامه ریزی گام های پیشرفت در زندگی را نشان میدهد، در واقع شما بهترین مسیر برای رسیدن به هدف را با برنامه کشف خواهید کرد. انسان ها ذاتا نیازمند رشد، ارتقا و پیشرفت هستند. چرا باید برنامه ریزی کنیم؟ یکی از مهمترین دلایل برنامه ریزی پیشرفت در کار و زندگی است.
3. نقش مهارت تصمیم گیری
هر زمان که یک برنامه تهیه میکنید، میدانید که میخواهید در یک بازه زمانی معین به چه چیزی برسید. در عین حال، شما میدانید چه آیندهای برای شما رقم میزند و هدف نهایی چیست. برنامه ریزی تصمیم گیری شما را کارآمدتر و متمرکزتر میکند.
این به این دلیل است که میدانید یک تصمیم در بلندمدت چه تاثیری بر برنامه شما خواهد گذاشت و آیا این تصمیم به شما در دستیابی به اهدافتان کمک میکند یا نه.
بنابراین، از آنجایی که برنامه ریزی به شما کمک میکند تا اهداف کوتاه مدت و بلند مدت را تعیین کنید، به شما کمک میکند سریعتر تصمیم بگیرید.
4. اتحاد و همبستگی گروه
برنامه ریزی سازمان یا گروه را گرد هم میآورد. اگر چه ممکن است برای بخشهای مختلف در یک سازمان برنامهریزی اختصاصی خود را داشته باشند، اما همه بخشها با هم در تلاش برای رسیدن به هدفی واحد هستند. در پاسخ چرا باید برنامه ریزی کنیم؟ یکی از دلایل مهم رویکرد یکپارچه تیم است که باعث اتحاد و همبستگی بیشتر میشود. وحدت همیشه منجر به موفقیت خواهد شد.
5. ارزیابی عملکرد
هر زمان که برای کارها برنامه ریزی میکنید، میدانید نتایج مورد انتظار چیست. با این حال، شما همیشه یک برگه یا نمودار از برنامه ریزی نگه دارید، به طوری که میتوانید در هر زمان به برنامه مراجعه کنید و موقعیت خود را پیدا کنید که آیا در مسیر هستید یا خیر.
ارزیابی عملکرد نشان میدهد شما باید کار را تشدید کنید یا روند مطلوبی را پیش رفتهاید. بنابراین پاسخ چرا باید برنامه ریزی کنیم؟ را با تاکید بر این نکته خواهیم داد: اهمیت برنامه ریزیها زمانی آشکار میشود که در اهداف بلند مدت، کارها را نظارت و عملکرد خود یا گروه را ارزیابی کنید.
6. گام های موفقیت
برنامه ریزی گامهای دقیقی را در اختیار ما قرار میدهد که مسیر دقیق رسیدن به اهداف ما را تشکیل میدهد. ما باید به یاد داشته باشیم که سفر ما به سمت هدف ممکن است یک مسیر خطی نباشد و بعید است که هر قدم به طور منظم از مرحله بعدی دنبال شود.
اغلب اوقات چندین رشته مجزا وجود دارد که به طور همزمان اجرا میشوند، گاهی اوقات متقاطع و در نهایت همسو میشوند. برای اطمینان از در دسترس بودن زمان، پول و منابع مورد نیاز در صورت نیاز، ضروری است که این امر از قبل برنامه ریزی و محاسبه شود.
7. حل مشکلات و دور زدن موانع
فرآیند برنامه ریزی، ذهن ما را مجبور به انجام سفر ذهنی میکند تا مسیر و قدمهایی را که ممکن است برداریم تجسم کنیم. ما به طور طبیعی سناریو ها و مشکلاتی را شناسایی خواهیم کرد که ممکن است سر راه پیشرفت ما سبز شوند.
سپس میتوانیم پاسخی را برای حل این موانع از قبل تنظیم کنیم، یا کلاً مسیر دیگری را انتخاب کنیم. اگرچه نمیتوانیم از همه شکستها فرار کنیم، اما میتوان از بسیاری از شکستها اجتناب کرد و یا آن را از نظر زمان و منابع بسیار بهتر مدیریت کرد.
8. ایده های خلاقانه
ایجاد یک برنامه صرفاً فهرست کردن مجموعهای از اهداف بین نقطه شروع و هدف نهایی ما نیست.
در بیشتر موارد، مسیرهای مختلفی وجود دارد که میتوانیم طی کنیم و باید تصمیم بگیریم که کدام جهت با قدرت و تواناییهای ما مطابقت دارد و بیشترین شانس موفقیت را به ما میدهد. فرآیند شناسایی آنچه ممکن است و چگونه میتوان به بهترین شکل به آن دست یافت، میتواند یک تجربه بسیار خلاقانه باشد.
به یکی از ایدههای خلاقانه برای بهبود فردی و برنامه ریزی را در مقاله «دفتر برنامه ریزی بولت ژورنال» مطرح کردهایم که میتوانید با آن بیشتر آشنا شوید.
9. صرفه جویی در زندگی
در پاسخ چالش چرا باید برنامه ریزی کنیم؟ باید گفت برنامه ریزی از هدر رفتن زمان، پول و زحمات نیروی کار جلو گیری میکند.
انتخابهای احساسی مداوم بدون فکر کردن و نتایج آن، برای ما وقت، پول و انرژی تمام میکند و اگر مراقب نباشیم، ممکن است فرصتهای مهمی را در زندگی به طور کامل از دست بدهیم. برنامه ریزی روزانه به ما کمک میکند که بدانیم منابع مان چقدر و در کجا خرج میشود و در چه زمانی هزینه آن به صورت سود برمیگردد و چه مقدار بازدهی دارد.
روزانه برای فکرکردن وقت بگذارید
-قانون 20/80
خیلی مهمه که ما وقتی رو برای فکر کردن در طول روز درنظر بگیریم، چون اگر فکرنکنیم کارهای بیاهمیت در طول روز انجام میدیم و کارهای بیاهمیت برامون نتیجههای بیاهمیت میاره.
چقدر در طول روز کارهای بیاهمیت انجام میدی؟ یه قانونی وجود داره به نام قانون 20/80 که احتمالا میدونین این قانون چی هست ولی من دوباره توضیح میدم که این قانون این هست که بیست درصد کارهای مهم برای ما هشتاد درصد نتیجه خلق میکنند و هشتاد درصد کارها برای ما فقط بیست درصد نتیجه خلق میکنند.
افراد درطول روز حدود هشتاد درصد وقتشون رو کارهای بیاهمیت انجام میدن و ما در دوره « هدف گذاری و مدیریت زمان » این مطلب رو کامل توضیح دادیم و اینکه چطور از این قانون و قوانین دیگر استفاده کنید.
-درست فکر کنیم
اگر هشتاد درصد وقتمون رو بزاریم روی بیست درصد کارهای پراهمیت، زندگیمون غوقایی توش ایجاد میشه فقط کافیه متوجه بشیم که این بیست درصد کارها چیا هستند و من چطور میتونم روی اونها تمرکز کنم و وقت بزارم و برایشان برنامه ریزی کنم.
فقط کافیه که درست فکر کنیم، خیلی از ما درست فکر نمیکنیم خیلی از ماها کارهامون رو لیست نمیکنیم که ببینیم من این کار رو دارم انجام میدم چه اتفاقی برای من رقم میزنه.
متاستفانه ما یاد نگرفتیم که به این سوالها فکر کنیم و سوال پرسیدن یعنی اینکه من سوالهامو روی کاغذ بنویسم و جواب هایی که ذهنم پیدا میکنه رو، روی کاغذ بنویسم و برنامه ریزی کنم برای ایدههایی که به ذهنم میرسه، این میشه فکر کردن، وگرنه که ما درطول روز داریم شصت هزار تا فکر میکنیم ولی کدوم این فکرها هستند که زندگی ما رو تغییر میده.
-یاد بگیریم که مغز ما چگونه عمل میکند
شما هرچقدر هم که موفق باشید، ترس رو هنوز دارید. فکرنکنید مثلا الان من این ترس رو دارم اگه این ترس رو پشت سر بزارم تمومه، نه! هرچی آدم موفق تر باشه، ترسهای بزرگتری داره. من این سوال رو از خودم میپرسم که چه ترسی دارم که از ترس خودم آگاه بشم و ببینم چطور میتونم به اون ترس غلبه کنم و اون رو پشت سر بزارم.
سوال از خودمون بپرسیم، این سوالات خیلی مهمیه، خیلی از ما به این سوالها فکر نمیکنیم که:
- اگر من همینطور به زندگی ادامه بدم به کجا میرسم؟
- زندگیای که دلخواهم هست رو بهش میرسم و یا نمیرسم؟
- چه کسانی همراه واقعی زندگی من هستند؟
- حال من خوبه؟
- آیا من از خودم راضی هستم؟
و سوال های مهم دیگری که باید از خودمون بپرسیم و بهشون فکر کنیم.
10. شناسایی نقاط قوت و ضعف
برنامه ریزی برای کسب و کار، شما را مجبور میکند تا بدون توجه به تأثیر بر هزینه و سود، به همه گزینههای پیشرو نگاه کنید. یک برنامه شما را وادار میکند که استراتژیک و با جزئیات در مورد کسب و کار خود، بازار رقابتی و ریسکها فکر کنید و بهترین موقعیت را براساس توانمندی خود انتخاب کنید. در این تصمیم گیریها برای بهره برداری از فرصتها میتوان نقاط ضعف و قوت را کشف کرد، این کار مطمئناً کسب و کار شما را بهبود میبخشد.
7 گام برنامه ریزی موفق
1. هدفگذاری موفق
برای تنظیم هدف خود، باید ابتدا مختصات خود را بدانید. این که در کجا قرار دارید و میخواهید به کجا بروید. داشتن هدف و دانستن شرایط و سطح فعلی خود کمک میکند که برنامه ریزی مطابق با واقعیت داشته باشید.
2. بارش فکری چیست؟
فهرست کردن روشها و راههای مختلف اجازه دهید با بارش فکری هر راه و روشی که به ذهنتان میرسد، روی برگه نوشته شود. این مرحله وقتی که شما میدانید خیلی از روش ها بی نتیجهاند شاید کاری کم اهمیت جلوه کند. اما جرقه ذهنی تنها در بارش فکری اتفاق میافتد و اجازه میدهد که شما راههای خلاقانه با بازدهی بالا را کشف کنید.
3. مهارت تصمیم گیری
میتوانید چرتکه خود را بردارید و به ارزیابی مسیرهای مختلف بپردازید و در آخر بهترین راه حال را انتخاب کنید. کدام مسیر سریعتر است؟ کدام روش ارزانتر است؟ کدام یک خروجی با کیفیتتری دارد؟ حالا میتوانید بر اساس هدفتان مسیری که بازدهی بهتری دارد را با همه امتیازها و محدودیتهایش انتخاب کنید. برای انتخاب درست، نیازمند مهارت تصمیم گیری به موقع و خوب هستید.
4. پلن بی چیست؟
برنامه الف و ب یا همان plan A & B داشته باشید. وقتی شما تصمیم میگیرید مسیری را برای رسیدن به هدف خود طی کنید ممکن است به خاطر متغییر بودن شرایط و ایجاد موانع جدید، دیگر گزینه و راهکار خوبی نباشد. پس همواره یک برنامه دوم و (اصلاحا plan B) علاوه بر نقشه راه اصلی خود داشته باشید. که اگر به هر دلیلی برنامه اول عملی نشد، یک راه جایگزین برای موفقیت داشته باشید.
5. کار و تلاش در زندگی
تلاش و عمل شما در طی برنامه اهمیت دارد. سعی کنید طرح و برنامه خود را مطابق آنچه برنامه ریزی کردهاید، پیش ببرید. این مرحله کلید به نتیجه رسیدن برنامه ریزی است که برایش وقت صرف کردهاید. برنامه ریزی به تنهایی جسم بیجانی است که تنها با تلاش و عمل شما، حیات مییابد.
6. پیگیری موثر
پیگیری روند کارها در طی فرآیند برنامه ریزی و انجام بسیار مهم است. برنامه خود را پیگیری و در صورت لزوم بروز رسانی کنید. چقدر مطابق برنامه پیش رفتهاید؟ کجای کار عقب افتادهاید و چرا؟ چه اتفاقات پیش بینی نشده ای رخ داده است؟ آیا نیاز به تغییر برنامه ریزی وجود دارد؟ اجازه ندهید کارها از ریل برنامه شما خارج شوند. آن ها را کنترل کنید. به پیگیری کارها تا زمان تحقق نتیجه مطلوب ادامه دهید.
7. ارزیابی عملکرد شخصی
پس از حصول نتیجه، همواره ضعف ها و قوت های عملکرد خود و نحوه برنامه ریزی خود را ارزیابی کنید. تا برای اهداف و کارهای بعدی، باگهای برنامه ریزی، اهمال کاری، موانع خاص پیش رو که به آن آگاهی نداشتید، رفع شود.
آیا میدانید که پس از هدفگذاری، باید هدف اصلی خود را فراموش کنیم؟
همه ما برای پیشبرد زندگیمان، اهدافی برای خود مشخص کردهایم. طبیعتاً برای شما هم پیش آمده که به اکثر اهداف خود نرسید. یکی از دلایل اصلی این است که ما انسانهای احساسی هستیم و اهدافی که برای خودمان مشخص میکنیم کاملاً منطقی هستند. در این مقاله قصد داریم اهداف خود را از منطقی بودن به احساسی بودن تبدیل کنیم.
ابتدا اجازه دهید با عمومیترین روش آموزش آن شما را آشنا کنم. روش «SMART» که اکثر افراد با آن هدفگذاری میکنند. «SMART» به معنی هوشمندانه است. هدفگذاری به روش اسمارت از ترکیب 5 سرواژه تشکیل شده است. این سرواژههای هدف عبارتاند از:
- S: باید مشخص باشد. کاملاً برای شما روشن باشد. ابتدا باید هدفتان را برای خودتان مشخص کنید، چگونه میتوان مقصد را ندانست و به دل جاده زد؟
- M: باید قابل اندازهگیری باشد. در هر زمان بدانید که به کدام نقطه از هدف رسیدید. برای خود یک نمودار طراحی کنید و هر زمان پیشبردی در هدفتان داشتید، آن را علامت بزنید و نمودار رو به رشد خود را ببینید.
- A: باید دستیافتنی باشد. مثلاً شما نمیتوانید کوه اورست را به ایران منتقل کنید. این کار کاملاً غیرمنطقی است. سعی کنید اهدافی که برای خود در نظر میگیرید کاملا منطقی و قابل دستیابی باشد.
- R: باید مرتبط باشد، هدف مدنظر شما باید با ارزشهای زندگی و رسالت زندگی شما همخوانی داشته باشد.
- T: باید زمان بندی شده باشد. یعنی مشخص باشد که چه زمانی قرار است به آن برسید. اهدافتان را به اهداف روزانه، ماهیانه و سالانه تقسیم بندی کرده و برای رسیدن به آنها تلاش کنید.
خط زدن اقدامکها
مهمترین عاملی که افراد اهداف خود را رها میکنند، از دست دادن انگیزه است. ما با اتمام اقدام های روزانه انگیزه بیشتری به دست میآوریم. بعد از رسیدن به ریز هدفها آنها را یکی یکی خط میزنیم. این کار باعث میشود که انگیزه ما بیشتر شود و احساس بهتری به دست بیاوریم و ادامه راه را بهتر جلو برویم. فرآیند انگیزه ،هدف گذاری و برنامه ریزی در زندگی در بهترین حالت به شکل زیر است
گانت چارت، برای برنامه ریزی بهتر
اگر هدف بلندمدتی برای خود مشخص کردید، طبق تصویر بهتر است برای خود مشخص کنید ک باید در چه زمانی چه کارهایی انجام دهید. مثلاً اگر هدف 6 ماهه برای خود در نظر گرفتید، 3 ماه دیگر باید کجای مسیر باشید و چه اقداماتی را به پایان رسانده باشید و اینکه 45 روز دیگر باید دقیقا چه کارهایی را به پایان رسانده باشید و الی آخر…
نکته مهم: هیچ روزی نباشد که برای هدفتان هیچ کاری انجام ندهید. هر روز باید برای هدفتان حتی یک کار کوچک هم که شده انجام دهید تا اهمیت آن را برای مغزتان روشن کنید. در پست بعدی به نکتهای را متوجه میشوید که همیشه اشتیاق بالایی برای تلاش و پشتکار داشته باشید.
برای رسیدن به موفقیت با دیگران همکاری کنید
موضوع مهم این است که بدانیم هیچ فرد موفقی به تنهایی موفق نشده است تا میتوانید کارهای خود را به دیگران واگذار کنید. در انتها اضافه کنم افرادی هستند که باعث میشوند ما به اهداف خود نرسیم و این اتفاق کاملاً طبیعی هست
گاندی میگوید: اول شما را نادیده میگیرند، بعد به شما می خندند، سپس با شما می جنگند، و در آخر شما پیروز میشوید.
حرف پایانی در مطلب انواع برنامه ریزی در سال 2022
انواع برنامه ریزی به شما در مدیریت کارها کمک میکند. در مراحل مختلف زندگی مثل کارهای روزانه، کنکور، پروژه و مدیریت یک سازمان یا گروه و… شما نیاز به شناخت انواع برنامه ریزی دارید. دنیای فکری شما بدون برنامه ریزی آشفته یا مضطرب خواهد بود. به راحتی با شناخت انواع برنامه ریزی بر اساس مبنا، محتوا و زمان که در این مقاله گفته شد، یک زندگی رو به رشد و شاد را به خودتان هدیه دهید.
دیدگاهتان را بنویسید