چرا دوره فن بیان و شهامت رو طراحی کردم؟
سلام و درود به شما بهارمنیهای عزیز. احتمالاً با مشاهده فیلم بالا متوجه شدی که نویسنده این داستان خودمم ( امیرحسین حامدی)
و میخوام از خرابکاریهای خودم بگم براتون. فیلم بالارو مشاهده کردید! این تازه خیلی خوب بود، بعضی چیزارو فیلم ندارم ولی میخوام براتون بنویسم که چقدر میشه بهتر زندگی کرد. همه ما میتونیم رشد کنیم و جایگاه اجتماعی خودمون رو بالاتر ببریم. جوری که هر جایی وارد میشیم همه به احتراممون از روی صندلی بلند بشن و خوشحال باشند که فرصت حرف زدن با ما را دارند. یه نفس عمیق بکشید و شروع کنیم.
در دوران ابتدایی بخاطر اختلال یادگیری که داشتم همیشه مورد تمسخر قرار میگرفتم و کسی دور و برم نمیومد. من هم بخاطر مشکلاتم خیلی با دیگران ارتباط نمیگرفتم و تنهایی رو انتخاب میکردم.
معلمهام هر وقت منو صدا میزدن که از روی کتاب بخونم یا برم پای تخته سوالهاشونو جواب بدم، ضربانم قلبم بالا میرفت. لکنت زبان میگرفتم، سرم سرخ میشد و آخرش خراب میکردم. یکی از آرزو هام اینه که تلاش کنم تا هیچ دانش آموزی چنین شرایط بدی نگذرونه.
گذشت و گذشت و همونطور که در داستانهای دیگهم گفتم عمده تغییرات من از سن 16 تا 18 سالگی شروع شد. اون دوران کتابهای خیلی زیادی خوندم و تونستم با دیگران ارتباط بگیرم اما صحبت کردن با جنس مخالف برام خیلی سخت بود.
چند کتاب فن بیان و اعتماد بنفس هم مطالعه کرده بودم و تجربه سخنرانی هم در دانشگاه داشتم، هر کجا اساتید میگفتن کنفرانس بدید؛ من اولین نفری بودم که دست بلند میکردم.
برای اینکه کار تدریسم رو شروع کنم باید سخنرانی و فن بیان رو یاد میگرفتم. خب منم تصمیم گرفتم تو یه دوره شرکت کنم که محتواش فن بیان هم بود.
تو اون دوره باید چند سخنرانی ارائه میدادیم و من از همه اوضاعم خراب تر بود. شاید باورتون نشه ولی برای بار دوم سخنرانیم بیشتر گند زدم. بار دوم 5 دقیقه زمان سخنرانیم بود ولی بیشتر از 2 دقیقه نتونستم صحبت کنم. ضربان قلبم رفته بود بالا، زبونم خشک شده بود، دست و پام میلرزید و خراب کردم.
ناراحت و افسرده شروع کردم به خود خوری کردند و به خودم گفتم:
به تو نیومده سخنران بشی و یه دفعه کتابهایی که خوندم به کمکم اومدن و یه چیزی تو ذهنم گفت تو میتونی فقط کافیه که بهتر یاد بگیری.
فکر کردم که این دوره کافی نیست و رفتم کتابهایی که از فن بیان نخونده بودم رو تهیه کردم و در دورههای دیگه سخنرانی شرکت کردم. شروع کردم به تمرین کردن و انقدر تمرین سخنرانی میکردم که زانو هام درد میگرفتن ولی باز هم ادامه میدادم.
اولین کلاس تندخوانی خودم رو تصمیم گرفتم برگزار کنم. قبل از شروع جلسه یه جوری قلبم میزد که ترسیدم سکته کنم ولی با پرویی زیاد رفتم تدریس خودم رو شروع کردم.
یادمه آخر اون جلسه چند نفر اومدن و گفتند که شما دوره سخنرانی نمیذارید و من فکر میکردم که دارند مسخرم میکنن ولی انگار اینطور نبود بازخوردها از افراد مختلفی به سمت من میومد
چند وقت بعد آقای بیطرفان، یکی از برگزارکنندههای همایش، موفقیت منو از شاگردهای خودش شنید.
منو به یه جلسه دعوت کرد و وقتی کارمو دید و بهم گفت:
بیا برای مدرسهای دیگه موضوع «سخنرانی و فروش» رو تدریس کن. اون موقع بود که متوجه شدم که با یادگرفتن سخنرانی آدمها چقدر میتونن رشد کنن و در جمع دیده بشن. کلی اتفاق خوب که آدم حتی فکرشم نمیکنن براشون رخ میده…
سالها گذشت و به لطف و کمک خدا در شهرهای مختلف سخنرانی کردم و دورههای مختلفی رو برگزار کردم. انقدر فن بیان و زبان بدنم عالی شده بود که همه بهم بازخورد مثبت میدادن و ازم میخواستند که دوره فن بیان بذارم.
و بالاخره تصمیم گرفتم این دوره رو برگزار کنم.
اما نمیخواستم مثل دورههای دیگه معمولی باشه. تقریبا اکثر دوره های فن بیان اساتید دیگه رو تهیه کردم که چیزی تو دورم کم نباشه… اما باز هم یه چیزی کم بود.
نتایج دورههای دیگه رو بررسی میکردم و میدیدم با اینکه محتوای چند تا از اساتید خیلی خوبه اما باز هم شاگردانشون از انجام کارهای بزرگ مثل سخنرانی میترسند و اقدامی نمیکنند.
ریشه مشکل رو بررسی کردم و به عزت نفس رسیدم. فهمیدم که اگر عزت نفس نباشه، شهامت و اعتماد بنفس و فن بیان هیچ کمکی نمیکنه. انسانها در ابتدا باید از دورن بهتر بشن تا بتونن دنیای بیرون از خودشون رو قشنگتر کنن.
بیرون ز تو نیست هر چه در عالم است در خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی
از اونجایی هم که اکثر جامعه ما در کودکی مورد مقایسه، تنبیه، تمسخر، تحقیر و طرد شدن قرار گرفتن؛ خودشون رو لایق انجام کارهای بزرگ نمیدونن. حتی خیلی از کسانی که عزت نفس پایین دارند، دورهای که تهیه میکنند رو کامل نمیبینند و یا تمریناتشرو انجام نمیدن.
برای رفع چنین مشکلاتی تصمیم گرفتم که عزت نفس رو در کنار فن بیان و سخنرانی ارائه بدم. همه کتابهای عزت نفس رو تهیه کردم و از اساتید بزرگ دنیا در حیطه عزت نفس کمک گرفتم.
میخواستم که دوره فنبیان از بقیه دورههای مشابه متمایز باشه پس تصمیم که همه مهارتهای نرم زندگیرو در این دوره بگم. مهارتهایی از قبیل:
عزت نفس و اعتماد بنفس، فن بیان و سخنرانی، خویشتن دوستی و خودکنترلی، زبان بدن در فن بیان و متقاعد سازی و هر چیزی که برای رسیدن به شخصیت موثر احتیاجه
همچنین دوره جامع روابط موثر رو هم به عنوان هدیه روی این دوره گذاشتم که دانشجوهای این دوره خیلی راحتتر بتونن با چهار نفر ارتباط بهتر بگیرند:
1. ارتباط با خود
2. ارتباط با اعضای خانواده
3. ارتباط با افراد بسیار موفق
4. ارتباط با جنس مخالف
از علم روانشناسی، عرفان، قرآن و تحقیقات علمی کمک گرفتم و بالاخره دوره فن بیان و شهامت بعد از یک سال طراحی شد.
الان خیلی خوشحالم که دوره فن بیان و شهامت این همه دستاورد داره. وقتی که داستان موفقیت شما عزیزان رو در سایت بهارمن مطالعه میکنم و متوجه میشم که سخنرانی کردید، پول در آوردید، از پایان نامه خودتون دفاع کردید و… نهایت حس خوب رو تجربه میکنم. انگار خودم به موفقیتهای شما دست پیدا کردم:)
خدا را شاکرم بابت خدای خودم که بهم این فرصت رو داد تا با این دوره به دیگران خدمت کنم.
4 نظر
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
عالی
خیلی دوست دارم تواین دوره شرکت کنم استاد عالیه مقاله ها وآموزش هاتون❤
سلام استاد گلللل
خیلی یهویی 6 صبح اومدم بهارمن مقاله بخونم
این دوره تون رو از کجا میشه تهیه کرد؟
سلام سارا عزیز
لطفا فروشگاه سایت رو مشاهده کنید.
با تشکر