غولی به نام استرس
😰غولی به نام استرس😰
بی همگان بسر شود، بی تو بسر نمیشود
این شب امتحان من چرا سحر نمیشود ؟!
مولوی او که سر زده، دوش به خوابم آمده
گفت که با یکی دو شب ، درس به سر نمیشود !
خر به افراط زدم، گیج شدم قاط زدم
قلدر الوات زدم ، باز سحر نمیشود !
استرس است و امتحان ، پیر شده ست این جوان
دوره آخر الزمان، درس ثمر نمیشود !
مثل زمان مدرسه، وضعیت افتضاح و سه
به زور جبر و هندسه، گاو بشر نمیشود !
مهلت ترمیم گذشت، کشتی ما به گل نشست
خواستمش حذف کنم، وای دگر نمیشود !
هر چه بگی برای او، خشم و غصب سزای او
چونکه به محضر پدر، عذر پسر نمیشود
رفته ز بنده آبرو، لیک ندانم از چه رو
این شب امتحان من ،دست بسر نمیشود
توپ شدم شوت شدم شاعر مشروط شدم
خنده کنی یا نکنی، باز سحر نمیشود…!
یادمه دبیرستان که بودم یه روز کنفرانس گروهی داشتیم برای یه موضوع علمی.
پاورپوینت درست کردیم و قرار شد هر کسی یه قسمت از پاورپوینت را توضیح بدهد. من حدود پنجاه بار مطلب را خواندم و از حفظ گفتم.
روز موعود همه توضیحات را دادند تا نوبت به من رسید وقتی من را صدا کردند از استرس زیاد هر چه که خوانده بودم فراموش کردم به قول معروف هر چه رشته کردم پنبه شد .
اصلاً مانده بودم چه بگویم همه با چهره های منتظر نگاهم می کردند و من نمیدانستم چه کار کنم.
وقتی معلم مان این حالم دید گفت از روی پاورپوینت توضیح بدم تا مطالب یادم بیاید.
کم کم آرامتر شدم و مطالب یادم آمد.
آن روز به خوبی تمام شد.
فردای آن روز امتحان زیست شناسی داشتیم. معلم مان یک برگه داد تا به معلم عربیمان بدهم. وقتی معلم عربی رفتم از من پرسیدند که نفیسه چیزی شده چرا رنگ به صورت نداری؟ گفتم: نه فقط امتحان زیست شناسی دارم و کمی نگرانم. گفت حتماً پیش یک مشاور یا روانشناس برو. منم هم گفتم چشم اما آن روزها وقت نشد که برم.
گذشت تا به روز کنکور رسیدم و باز هم این استرس روز سرنوشت سازم را خراب کرد و از استرس زیاد حالم سر جلسه بد شد و نتوانستم کنکورم را به پایان برسانم.
بعد از کنکور پیش روانشناس و مشاور رفتم ولی هیچ تغییری نکردم و بازم هم همین اتفاق برایم افتاد.
امسال که با مجموعه ی بی نظیر بهارمن آشنا شدم و مقاله های رایگان بی نظیرشان را خواندم خیلی تغییرات در خودم ایجاد کردم و خیلی بهتر شدم. همچنین وبینار مدیریت استرس را که شرکت کردم با روشهایی که استاد حامدی عزیز یاد دادند استرسم تقریباً کنترل شد و خیلی بهتر شده ام .
واقعا ممنونم از استاد حامدی عزیز و تیم خوبشان😍
مرگ رویا..
استرس
تا که دنیا پر شد از پائیزِ سردِ استرس!
باغِ سبزِ زندگی شد رنگِ زردِ استرس!
سینه ها از بیقراری دائما طوفانی اند
جای اکسیژن، هوا پاشیده گردِ استرس!
تا که آرامش به شوقِ دیدنِ دل می رود
میشود مغلوب در شهر نبردِ استرس!
هر کسی یکجور میجنگد، ولی بی فایده ست
آدمی درمانده در درمانِ دردِ استرس!
ما که در هر بازیِ سختی مهارت داشتیم
باختیم امّا میانِ تخته نردِ استرس!
راز پیروزی فقط عشق است، چون حاکم شود
نیست دیگر ذرّه ای در کوچه گردِ استرس!
«پایان»
نویسنده :نفیسه نصر اصفهانی
13 نظر
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
داستان
عالی بود❤️
سلام اشعار اولی خیلی عالی بود .واقعا استرس گرفتن باعث میشه که هرچی خوندم فراموش کنم خصوصا وقتی شفاهی پرسیده بشه
مرسی عزیزم نظر لطفته
آره منم شدیداً استرسی هستم
ولی با روش های استاد حامدی عزیز خیلی بهتر شدم 😍❤️
سلام، شعر های طنز زیبا بود، خداقوت.
الا باالذکر الله تطمئن القلوب
دل ها فقط با یاد خدا آرام میشوند. ❤️❤️
التماس دعا، برای ظهور امام زمان (عج)، شفای مریض ها و… ان شاء الله همهی مشکل ها حل شه و همه موفق باشند و برای رضای خدا کار کنند. الهی آمین.
الهی آمین ممنونم بابت پیامتان و دعا هایی که کردید
انشاالله که همیشه و همه جا موفق باشید 🌹
واقعا عالی بود نفیسه جان
لذت بردیم از خوندنش 😍
اون وبیناری که گفتی رو منم شرکت کردم خیلی خوب بود
خیلی ممنونم عزیزم نظر لطفته ❤️🌹😍
سلام خانم اصفعانی عزیز ماشالله به شما چه دست به قلمتون خوبه چقدر خوب و شکیل مینویسی دختر آدمو مشتاق میکنی برای خوندن داستانت… کنترل استرس واقعا مهارت میخواد که همه ما باید یاد بگیریم…. امیدوارم که استرسها باعث رشد و موفقیتت باشن .
سلام مرسی عزیزم بابت پیام خوبت و اینکه وقت گذاشتی و داستانم رو خوندی ❤️😍
نظر لطفته عزیزم 😍
امیدوارم به همه ی آرزوهای قشنگت برسی گلم❤️
سلام خیلی ممنونم از شما استاد مهربان و دلسوز
و تیم خوبتان😍
خیلی خوشحالم که از داستان من خوشتان آمده ❤️😍😍😍😍😍😍😍😍💔
خودم هم خیلی خوشحالم که در دوره های شما شرکت کردم و مقاله های بی نظیرتون را مطالعه کردم❤️
سلام نفیسه عزیز
دمتگرم دختر از داستانی خوب و قشنگی برامون ارسال کردی
همچنین ممنون بابت اینکه برای خودت ارزش قائل شدی و در دوره مدیریت و درمان استرس شرکت کردی
امیدوارم تک تک لحظههات پر از آرامش باشه
خیییییلی جالب بود
مخصوصا ابیات ابتدایی… خداقوت به شما شاعر مشروط 🙂
خیلی ممنون که داستان منو خواندید و خوشحالم که دوست داشتین☺️🌹