دیگه از سخنرانی نمیترسم
دیگه از سخنرانی نمیترسم
سلام دوستان، من علی هستم. یه دانشجوی شیلات ترم آخر در دانشگاه شیراز. دوست دارم سخنرانی خودمو رو باهاتون به اشتراک بذارم.
وقتی پایاننامهام رو به استادم ارائه دادم، خیلی سردرگم بودم. حس میکردم که نمیتونم به بهترین شکل ممکن از پایان نامم دفاع کنم و این حس بسیار ترسناکی بود. هر وقت بهش فکر میکردم ضربان قلبم بالا میرفت. در تجربههای قبلیام از صحبت در جمع چند بار مسخره شده بودم و این باعث شده بود که با شک و تردید به سمت تجربهی جدید بروم.
یک روز در گوگل دنبال آموزشهای فن بیان در شیراز میگشتم که کلاس حضوری ثبتنام کنم. به سایت استاد حامدی برخورد کردم. ولی متاسفانه همایش شیرازشون تموم شده بود و من جا مونده بودم. از اونجایی که سایتهارو زیر و رو کرده بودم فهمیده بودم که کلاس حضوری فعلا برگزار نمیشه و من برای دفاعیه زمان زیادی نداشتم. خیلی ناراحت بودم و تصمیم گرفتم که از سایت بهارمن خارج بشم. اما قبل از اینکه دکمه برگشت موبایلم رو بزنم یه چیزی دیدم. و در چشم بهم زدنی مسیر زندگی من خیلی قشنگتر شد. من داستان یکی از شرکت کنندههای دیگه رو دیدم و کلیک کردم که تا انتهای داستانش رو مطالعه کنم.
متوجه شدم که دوست دیگرمون هم دوره غیرحضوری ثبتنام کرده و کلی تعریف و تمجید که شرایط ضبط دوره به نحوی بوده که انگار سرکلاس حضوری نشستم.
داستانهای دیگه رو هم مطالعه کردم. متوجه شدم که داستان شرکتکنندگان دیگه دوره فنبیان و شهامت همایش استاد حامدی، بسیار جذاب بوده. اونا همچون من، پر از ترس و نگرانی بودند.
تصمیم گرفتم که با ثبتنام در دوره فنبیان و شهامت روی خودم سرمایه گذاری کنم. هنگام مشاهده دوره اولین چیزی که احساس کردم، سرزندگی بود. من واقعاً نگران نبودم که چه دیگران در موردم چی فکر میکنن و از سخنرانی کلی میترسیدم اما الان با اعتماد به نفس بیشتری وارد ارتباطات اجتماعی و حرفهای میشیم.
تجربه من نشون داد که باید ترسهای گذشته رو کنار بذاریم و با عزت نفس و اعتماد بنفس زندگی کنیم.
از اون زمان، من احساسات خوبی دارم. احترام بیشتری از دیگران به دست آوردم. توانستم در مسیری که بهش علاقه داشتم به موفقیتهای بزرگتری دست یابم. امیدوارم داستانم به شما هم انگیزهی لازم رو بده تا به بهترین شکل ممکن در تلاش برای رسیدن به اهدافتون پیش برید.
موفق باشید.
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام علی جان
ممنونم که شما داستانتون رو هم نوشتید.
به خیلی از عزیزان کمک میکنه.
موفق باشید و سلامت