خیالم راحته، وقتی استاد همراهمه

سلام به همه بهارمنی‌های عزیز، هانا هستم✨
حقیقتا میخوام داستان خودم رو شرح بدم،
میخوام از یه شرایط روحی ناامید،و وضعیت تحصیلی ضعیف بگم براتون..!
آشنایی من با تیم بهارمن، از سال1400شروع میشه، اون موقع ها خیلی با همچین موسساتی آشنایی نداشتم و خب خیلی پیگیر نبودم که چه خدماتی ارائه میدین…تا سال 1401 که داشتم نگاهی به سایت بهارمن مینداختم که ناگهان دوره نخبگان به چشمم خورد و نظرم رو به خودش جلب کرد،
این دوره رو خریداری کردم و تاحدودی پیش رفتم و باز ولش کردم،چون شرایط تحصیلیم و روحیم اصلا خوب نبود و درگیر مشاوره هایی بودم که جز اتلاف وقت و پوچی چیزی برام نداشت.🥲
شرایط من همینطور گذشت تا آبان ماه امسال (1402)،که تصمیم گرفتم حالاکه دوره نخبگان رو دارم ازش استفاده کنم و وضعیتم رو تغییر بدم!
واقعا نمیدونم چیشد، نمیدونم چطور پیش رفت که من متوجه شدم که آقای حامدی گاهی مشاوره اختصاصی با بچه ها
برمیدارن، یه حسی بهم گفت حالا که دارم نخبگان رو برای کنکورم استفاده میکنم،با آقای حامدی هم مشاوره داشته باشم تا بهتر و دقیقتر شرایطم رو بدونن،
خیلی زیاد منتظر شروع جلساتمون بودم تا بیینم روند کارتون چطوره! حقیقتا اولش از دید مقایسه نگاه میکردم و میگفتم ممکنه این دوره از مشاوره هم مثل حرفا و برنامه‌هایی باشه که قبلا از خیلیا شنیدم، ولی توکل بر خدا
شروع کردم و دیدم نه!!! یه ویژگی خیلی بولد و
توی چشم برام، آرامشی بود که از استاد دریافت حکردم، چیزی که من خیلی وقته واسه کنکورم گمش کرده بودم🥲!
اما حالا حالم خیلی بهتره،مخصوصا توی چهارمین جلسه که روش‌های استاد از زمین تا آسمون با مشاورین دیگه خیلی فرق میکرد و بهتر بود برام ! 🙂
واقعا استاد حامدی یکی از اساتید تاثیر گذار توی زندگی من هست، واقعا کلمه استاد برازنده ی این همه انسانیت‌شون هست💚🥺
و من دوتا حرف هیچوقت از ایشون رو یادم نمیره:
اولیش اینکه ماهیچیم و خدا همه کارست، ودومیش هم اینکه زندگی یه بازیه و باید
یادش بگیرم و بازیگر خوبی باشم:)،
این یه خلاصه از داستان دوران کنکورم بود! فقط خواستم از تغییرات حالو احوالم حرفی زده باشم و
به امید خدا، بعد از کنکور 1403 به عنوان یه رتبه برتر از مجموعه بهارمن، داستان دیگه ای
مینویسم :)))
خیلی به اون روز امیددارم!
خیلی زیاد💚
دوستدارِ شما هانا =)