فرضیه خوشبختی
همه ما انسانها در طول عمر تلاش و کوشش فراوانی برای زندگی و حیاتمان میکنیم، حالا بسته به نوع خواستهها، اهداف، امیال و آرزوها و بسته به نوع کاری که انجام میدهیم و تحصیلاتی که داریم؛ چند و چون و کیفیت و کمیت تلاشهایمان متفاوت است اما اگر از هر فردی بپرسید که انتهای قلب و ذهنش از این خواستهها، اهداف، تلاش و کوششها چیست؟ مطمئنا پاسخ همه یکسان است و به اتفاق میگویند: خوشبختی.
اما یک سئوال آیا خوشبختی از دید همه افراد روی زمین یکسان است؟ خوشبختی به چه معناست؟ فرضیه خوشبختی چیست؟ اگر ته ته آرزوهای شما هم به خوشبختی ختم میشود، تا انتهای مقاله فرضیه خوشبختی با ما همراه شوید.
احساس رضایت درونی از داشتهها، محیط و خودمان چیزی نیست که به همین راحتی به دست آید بلکه اگر فردی نباشیم که نتوانیم یک تعادل میان خواستههای درونی و داشتهها و خود کنونیمان داشته باشیم همیشه احساس سرافکندگی، ناامیدی، دلزدگی و… داریم که سبب میشوند هیچگاه نتوانیم به آن چیزی که نامش را خوشبختی میدانیم برسیم و همیشه حس نارضایتی را با خودمان حمل کنیم.
در این مقاله قرار است به سئوالات زیر پاسخ دهیم:
- خوشبختی به چه معناست؟
- چرا مقصد نهایی همه ما خوشبختی است؟
- چگونه میتوانیم خوشبخت شویم؟
خوشبختی به چه معناست؟
خوشبختی همان لذت بردن از زندگی و اکنون است. اگر همین حالا که در حال مطالعه این مقاله هستید از خودتان، زندگیتان، اکنونتان، پیرامونتان، داشته و نداشتهتان و … احساس رضایت دارید باید بگویم شما خوشبخت ترین فرد کره زمین محسوب میشوید. خوشبختی یک حس ناب درونی است. بگذارید یک داستان برایتان بگویم:
روزی فردی پیاده، خسته و کوفته در حال رفتن به سمت مقصدی بود، دوچرخه سواری را دید که از کنارش میگذرد با خود گفت کاش من جای او بودم و دگر از خدا هیچ نمیخواستم، من اگر یک دوچرخه داشتم خوشبختترین فرد روی زمین بودم.
دوچرخهسوار که باید جایی میرفت و از قضا راهش خیلی دور بود و دیرش هم شده بود با دیدن فردی موتورسوار با حالتی اندوهناک با خود گفت بیشک آن فرد موتورسوار خوشبختترزین انسان روی زمین است اگر آن موتور برای من بود الان زودی به کارم رسیده بودم نه اینکه هنوز در حال رکاب زدن باشم.
موتورسوار با دیدن یک ماشین قراضه آه سوزناکی کشید و گفت شاید کمی ماشینش از رده خارج و قراضه و درب و داغان باشد همین که سقف دارد و و مثل من از سرما و گرما نمیلرزد به نظرم خوشبختتر از او کسی نیست کاش من جای او بودم.
همان حوالی ماشین مدل بالایی عبور میکرد، راننده ماشین قراضه با خود گفت خوشبحالش که مثل من هیچوقت با استرس خرابی ماشین قراضه جایی نمیرود و هر امکاناتی که نیاز داشته باشد، دارد. چه کسی خوشبختتر از او روی زمین وجود دارد؟
و همه این لحظات سرنشین ماشین مدل بالا چشمش به همه این افراد بود و با آهی سوزناک با خود میگفت خوشا به یاد دورانی که پاهایم پس از کیلومترها پیادهروی از درد نای راه رفتن نداشت و از رکاب زدن با دوچرخه به ستوه آمده بود یا از سرما و گرما و باد و باران روی آن موتور به خود میپیچیدم و یا در گرمای ظهر مشغول تعمیر ماشینم بودم به راستی که آن همه دغدغه و روزهای شیرین به کجا رفت؟
خوشبختی به دست آوردنی نیست بلکه احساس کردنی است. برای رسیدن به آن فقط یک راه وجود دارد؛ لذت بردن از همین که هستیم و تلاش برای آینده در حین توجه و لذت از حال کنونیمان. احساس رضایت از داشتههایمان همان چیزی که برای من و شما حسرت محسوب میشود،خواسته فرد دیگری است. چرا حال خوب را از خودمان دریغ میکنیم؟
چرا مقصد نهایی همه ما خوشبختی است؟
این همه تلاش و بدو و بدو و زحمت برای چیست؟ مگر نه آنکه ما به دنبال مدرک تحصیلی خوب،ماشین خوب،خانه خوب و … هستیم برای رفاه و آسایشمان؟ مگر نه آنکه آسایش را برای رسیدن به حس آرامش میخواهیم؟ مگر نه آنکه میخواهیم از آرامش به چشیدن خوشبختی و گفتن این کلمه که من خوشبختم برسیم.
اگر قرار باشد که به اهدافی که مشخص کردهایم برسیم اما حال و روزنامه خوب نباشد، حال دلمان خوب نباشد پس این اهداف به چه کارمان میآید؟ پس این همه تلاش برای چیست؟
برای مطالعه و آگاهی بیشتر در زمینه رسالت و ارزشهای زندگی،این مقاله را در سایت بهارمن مطالعه کنید.
چگونه میتوانیم خوشبخت شویم؟
عزت نفس بالا: اینکه احساس ارزشمند بودن داشته باشیم به خودمان و خواستههایمان احترام بگذاریم و خودمان را لایق خوشبختی بدانیم یعنی چندین گام به آن نزدیک شدهایم.
اعتماد به نفس بالا: خودمان را مستحق رسیدن به آرامش،آسایش بدانیم و بفهمیم که ما نیز میتوانیم خوشبخت باشیم و برای خوشبختی و خوشبخت شدن هیچ فردی نسبت به ما ارجعیت ندارد.
کشف رسالت زندگی: اگر اهداف انتخابی ما در طول زندگی پر موازات ارزشهای زندگیمان باشند، در راستای علایقمان باشند ما خوشبختیم. خوشبختی یک فرضیه نیست.بلکه ما باید میان خواستههای درونی و داشتههای کنونی تعادل برقرار کنیم اینگونه است که نیاز به فرضیه خوشبختی نداریم بلکه ما خوشبختیم.
زندگی در حال: منشین و محور غم جهان گذران… بنشین و دمی به شادمانی گذران. زندگی در جریان است خواه آن را سخت و دشوار بگیریم خواه آسان، خواه آن را خوب جلوه دهیم خواه بد، خواه از آن گلهمند باشیم یا راضی، زندگی همچون قطاری است که منتظر ما نمیماند بلکه خواه و ناخواه میگذرد. به اینکه شما همراهش شوید یا در گذشته بمانید یا خیال خام آینده را بپرورانید هم فکر نمیکند.
سخن پایانی
ما فرضیه خوشبختی نداریم، نمیتوانیم فرض کنیم خوشبختیم یا فرض کنیم گذشته خوشبخت بودهایم یا فرض را بر آن بگذاریم که در آینده خوشبخت خواهیم شد. همین حالا خوشبختید؟ اگر جوابتان آری است که به شما تبریک میگویم اما اگر به انتظار فرا رسیدن خوشبختی نشستهاید باید بگویم هیچگاه آن را نخواهید یافت. پس از لحظه لحظه زندگیتان لذت ببرید.
هدف مجموعه آموزشی و بهبود فردی بهارمن حال خوب و خوش شما، داشتن احساس رضایت بیشتر از زندگیتان و بهبود فردی شما عزیزان و همراهان همیشگی بهارمن است. امیدواریم مطالعه این مقاله ما را به هدفمان نزدیک کرده باشد. موفق و موید و شاد باشید.
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
3 نظر
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
قسمتی در مقاله بود که اینهمه زحمت و تلاش برای هدف…وقتی حالمان خوب نباشد چ فایده؟!اگر بخواین مختصر خوشبختی رو بیان کنیم یعنی حال خوب؛لذت
مرسی از شما آقای حامدی بابت نوشتن این مقاله مثل همیشه عالی
مرسی که حالمون رو خوب میکنید
باسلام خدمت استاد گرامی
واقعا خوشبختی یک حس رضایت درونی هست که هر کسی می تونه به اون دست پیدا کنه مشروط بر اینکه بین داشته هایش وخواسته هایش تعادل برقرار کنه ، ما عزت نفس واعتماد به نفس بالا ،کشف رسالت زندگی وزندگی در زمان حال می توانیم احساس خوشبختی را افزایش دهیم
توجه به داشته ها و شکر گزاربودن درهرلحظه میتونه مارو برای رسیدن به خوشبختی کمک کنه
دعا میکنم خوشبخت ترین باشید